زهرازهرا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

فرشتۀ پاییزی

روزهای آخر سال

سلام قند و عسلم اول بگم که امروز 21 اسفند و سالگرد ازدواج ما بود. 4 سال گذشت... بابا امشب منو سورپرایز کردن و با کیک و گل اومدن خونه. دختر نازم، هر روز با تو و کارها و حرفهات عشق میکنم. دیروز برای اولین بار جمله دو کلمه ای گفتی. صبح که از خواب بیدار شدی گفتی بابا رَ . یعنی بابا رفت. گاهی میگی بابا بیا، امی بیا (امیر)، پیشی بیا. قربون لب و دهان و زبانت که انقدر شیرین حرف میزنی. کلمات زیادی میگی و روز به روز دایره لغاتت وسیع تر میشه. هاپو، آبو (آهو)، عمو، عمه، مو، دس (دست)، گو(گوش) و ... . اعضای بدن رو هم کم کم داری یاد میگیری. بعضی اوقات عروسکت رو برمیداری و به اعضا بدنش اشاره میکنی و اسماشونو میگی، روی من هم این کار رو انجام میدی ...
22 اسفند 1392
1